سجادهی مهر
نماز - داستان / داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر دو داستان کوتاه فارسی با عنوانهای «اولین نماز، اولین استجابت»، «من باید پیشنماز بشوم» است. در داستان «اولین نماز، اولین استجابت» میخوانیم: «عقربههای ساعت 7 شب را نشان میداد، هوا کاملاً تاریک شده بود. «آسیه» خانم هم دو بال چادر رنگیاش را به کمرش گره زده و دستانش را روی سرش گذاشته بود، مدام داخل حیاط از اینطرف به آنطرف میرفت و چشم از در حیاط برنمیداشت اما هنوز از «امیر» خبری نبود، تا آن روز سابقه نداشت که اینقدر دیر به خانه بیاید. «امیر» همیشه بعد از تعطیل شدن مدرسه به خانه میآمد کیف و کتابش را داخل کمدش میگذاشت».