فلسفه و انقلاب از هگل تا سارتر و از مارکس تا مائو
انقلاب و سوسیالیسم - تاریخ
مباحث کتاب در حوزه دیالکتیک انقلاب و ریشه اندیشههای مارکس در دیالکتیک هگلی است که براساس آن، نویسنده میکوشد تا اندیشه مارکس را از قید تفسیرهای نظامهایی که با انقلابهای سیاسی تثبیت یافته است، آزاد نماید. زیرا به گمان وی در این نظامها، مفهوم انقلابی فلسفه مارکس محدود شده است. در نظریه او که معروف به "انسان باورزی مارکسیستی" است، قلمرو راستین آزادی همانا تکامل نیروی انسانی تلقی میشود. نویسنده در بخش نخست کتاب، "چرا هگل؟ چرا اکنون" با بررسی اندیشه هگل و در ادامه مارکس و لنین، این نکته را خاطر نشان میکند که "لنین نه به دلایل مدرسی (Scholastic ) بلکه از آن رو که جنگ جهانی اول برای مارکسیسم رسمی بحران ساز بود، به خاستگاههای مارکس در هگل بازگشت، به همین ترتیب، جنگ جهانی دوم که به دنبال پیمان هیتلر ـ استالین برپا شد، ناگزیر سبب کنار گذاشتن صورت تحریف شده مارکسیسم هگلی از "مارکسیسم ـ لنینیسم" رسمی شد. نویسنده درباره بخش دوم کتاب که "بدیلها" نام دارد اذعان میکند: "...میکوشم تا دریابم چرا هم انقلابیون مارکسیست ـ لئون تروتسکی، مائوتسه دون ـ و هم فیلسوف غیر مارکسیست، ژان پل سارتر ـ غریبهای مشاهدهگر که مشتاق تغییر جهان است و نه فقط تفسیر آن ـ نمیتوانند آن خلاء نظری پایدار در جنبش مارکسیستی پس از مرگ لنین را پر کنند...". در بخش سوم کتاب نیز بحث واقعیت اقتصادی و دیالکتیک آزادی مطرح میشود که شامل این موضوعات است: انقلابهای آفریقایی و اقتصاد جهانی، سرمایهداری دولتی و قیامهای اروپای شرقی، مسئله سیاه پوستان، جوانان ضد جنگ ویتنام، کارگران خارج از قشر رهبری اتحادیهها، و آزادی زنان.