شازده حمام

شازده حمام

یزد - اوضاع اجتماعی - قرن 14

وقتی 15ـ 14ساله بودم روزی به مجلس روضه رفتم. آقای صمصام بالای منبر راجع به عزراییل صحبت می‌کرد. به این فکر افتادم که باید عزراییل را ببینم. یکی دو ماه نمازها و دعاهای زیادی خواندم. شب 21 ماه رمضان در خانه تنها بودم. به تنهایی قرآن سرگذاشتم و گریه کردم تا خوابم برد. در خواب دیدم که می‌خواهم بمیرم. یک مرتبه در آسمان نور شدیدی کمتر از یک صدم ثانیه پیچید و تمام شد. در خواب احساس کردم این نور عزراییل است. من موفق شده‌بودم که عزراییل را ببینم. داستان فوق یکی از خاطرات نویسنده است که در جلد دوم این مجموعه گردهم آمده‌اند. خاطرات این جلد مربوط به دوران نوجوانی(سال‌های 1338 تا 1346) نویسنده است.

قیمت چاپ: 5,000 تومان
ناشر:

پاپلی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

955.922

سال چاپ:

1390

نوبت چاپ:

3

تعداد صفحات:

384

قطع کتاب:

وزیری

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786009074518

محل نشر:

مشهد - خراسان رضوی

نوع کتاب:

تالیف