دوستان مهربان
صبح یک روز پاییزی، وقتی «سنجاب کوچولو» و دوستش «خروش باهوش» به مدرسه میرفتند، دیدند که به علت باران زیاد، آب نهر بالا آمده است و آنها نمیتوانند از نهر عبور کنند. آنها تصمیم گرفتند، راهی پیدا کنند تا این مشکل را از میان بردارند. به همین دلیل با وجود تمسخر دو راسو، توانستند به کمک یک سگ آبی و دوستش پلی بسازند. روز بعد معلم برای تشکر لوح تقدیری به آنها هدیه داد. این داستان که مخاطبان آن گروه سنی «ب» هستند، جلد سوم از مجموعة «داستانهایی از جنگل قصهها» است.