سلول شیشهای
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
نثرهای نویسنده در این کتاب بهرغم سادگی ظاهریاش بسیار روان و البته «خونسردانه» است. تمرکز و حضور ذهن او بر شخصیت اصلی رمان و دغدغههایش باظرافت بسیار داستان را پرداخته است و بهخوبی توانسته شخصیت اصلی را برای خوانندگانش کالبدشکافی کند. این رمان بهرغم داشتن شخصیت پلیس، شخصیتهای منفی و قهرمانی که درواقع قرار نیست بیگناه هم باشد، سرشار از تحلیلهای درخشان و روانشناسانه شخصیتهاست. تا آنجا که شاید بتوان گفت برایهای اسمیت قتل و زندان صرفاً بهانههایی است برای نوشتن سلول شیشهای.