بلال حبشی
نامش «بلال بن ریاح» بود و پدر و مادرش از کسانی بودند که به عنوان اسیر از حبشه وارد حجاز شده بودند. بلال به دست اربابش در جایگاههای عمومی شکنجه میشد تا از اعتقاد به خدا برگردد و بتپرست شود، اما او از خداپرستی دست برنمیداشت. سرانجام پیامبر (ص) کسی را فرستادند و او را از اربابش خریداری کردند و اینگونه بلال آزاد شد. او در مدینه همراه پیامبر (ص) بود و در بالای مسجد با صدای رسایش اذان میگفت. پس از فتح مکه به دست مسلمانان پیامبر به بلال دستور دادند که به بالای کعبه برود و اذان بگوید. پس از رحلت حضرت محمد (ص) بلال دیگر اذان نمیگفت، به همین دلیل خلفای اول و دوم از او خواستند به سرزمین دیگری هجرت کند و او سرزمین شام را انتخاب کرد. او آخرین اذانش را در شهر مدینه، پس از زیارت قبر پیامبر (ص)، خواند. بلال در سن 63 سالگی در شهر شام به بیماری طاعون مبتلا شد و درگذشت. او در قبرستان «بابالصغیر» در نزدیکی دمشق مدفون است. در این کتاب شرح زندگی بلال حبشی ـ اولین موذن اسلام ـ در قالب داستان برای کودکان بازگو گردیده است.