رجب، علی، دانا
داستانهای آموزنده / داستانهای اجتماعی
رجب به همراه خواهرش راهی خانة عمویشان شد. خواهر کوچک او از پشت گاو بر زمین افتاد، تکّههای فلزّی که روی زمین بود پای خواهرش را زخمی کرد. خواهر رجب خیلی سر و صدا میکرد و رجب نیز خیلی ترسیده بود. اما رجب شجاعت نشان داد و خواهرش را آرام کرد و با هم به خانة عمو رفتند. عمو و زنعمو رجب را به خاطر شجاعت و درست کاریش تحسین کردند. کتاب مصوّر حاضر، حاوی داستانهای کوتاه اجتماعی است که برای کودکان گروه سنی (ج) به نگارش در آمده است. خواهر رجب؛ از پشت گاو به زمین میافتد؛ ارتباط خوب با دیگران یاد بگیریم که با دیگران همدلی کنیم و از خودمان مراقبت کنیم، عنوانهای داستانهای کتاب است.