خاطرات زندگی من در کنار چه
«آلیدا مارچ دلاتوره» در آسولس ـ ناحیهای در استان قدیمی لاسبییاس واقع در مرکز کوبا ـ به دنیا آمد. او بین پنج فرزند خانواده از همه کوچکتر بود. با پایان یافتن سیکل دوم دبیرستان تصمیم گرفت تا در رشتة معلمی ادامه تحصیل دهد. در 15 سالگی تحصیلات خود را در رشتة آموزگاری آغاز کرد و در سال 1953 با موفقیت به پایان رساند. در همان سال به تناسب درک ابعاد حمله به قرارگاه مونکادا، واقع در سانتیاگوی کوبا، و رسیدن خبرهای ناخوشایندی از گوشه و کنار کشور، در او گرایش سیاسی پدید آمد و به عنوان یک چریک مبارزات خود را آغاز کرد. یکی از آخرین ماموریتهای او رفتن به اسکامبرای به منظور تحویل پول به رهبر جنبش برای پشتیبانی از چریکها و نیز انتقال دکتر «رودریگز دلابگا» بود؛ پزشکی که باید از هاوانا خارج میشد و در ارتشی طرفدار جنبش شروع به کار میکرد. در این ماموریت بود که با فرمانده «ارنست چهگورا» آشنا شد. هنگام ملاقات با چهگوارا دربارة عقب آمدن به قرارگاه صحبت کرد و همین دیدار سرنوشت او را به گونهای دیگر رقم زد. نوشتار حاضر به نقل از «آلید امارچ دلاتوره» ـ همسر چهگوارا ـ دربارة چگونگی آشنایی با چهگوارا و فعالیتهای چریکیاش بازگو شده است.