آلبالو
در این داستان، ماجرای پسربچه عجولی به نام "مصطفی "برای گروه سنی "ب" و "ج "بازگو میشود .مصطفی یک روز بعد از ظهر، به شوق دیدن دوستش رضا، به اشتباه، کیسهای حاوی آلبالو به منزل رضا میبرد و به مادر رضا میدهد . مادر رضا با تعجب آلبالوها را میگیرد، اما روز بعد، مصطفی به اشتباه خود پی میبرد .