چهارفصل در بازخوانی شعر
شعر فارسی - قرن 14 - تاریخ و نقد
شعر هنری است که از زبان سرچشمه گرفته و تداوم آن یکی از واقعیات مسلم تاریخ است. تا آنجا که میتوان آن را عنصری از عناصر تعریف انسان شمرد. اما این هنر سرچشمه گرفته از زبان، در طول تاریخ پرفراز و نشیب انسان همواره به یک معنی باقی نمانده است. شعر که زمانی عامل تنظیمکنندة فعالیتهای بدنی جمعی در حیطة کار بود، در عصر اسطوره، محمل باورهای اسطورهای و اوراد و عزایمی شد که سرسپردگی بشر را به نیروهای طبیعی بازمیگفت. سپس در عصر آیین و مذهب، بنیاد آیینها و مناسک مذهبی شد و در عصر خردورزی، تصورکنندة جهانی که انسان خردورز آن را در برابر واقعیتی که دانش به او عرضه میداشت میآفرید. سقراط میگفت: فلسفه چیزی جز ژرفاندیشی دربارة مرگ نیست. اگر فلسفه ژرفاندیشی دربارة مرگ است، شعر و هنر را میتوان نفی مرگ دانست. کتاب حاضر حاوی مقالاتی از نگارنده در خصوص شعر و شاعری است. بازخوانی سرودهای از «محمد حقوقی» با عنوان «مرثیهای برای رباب»، «رو در روی هستی» از «ضیاء موحد» و «بختک» از «کیوان قدرخواه» به انضمام درج چند سروده از هریک از شاعران یاد شده دیگر مطالب کتاب را تشکیل میدهد.