زبان و تفکر (روانشناسی شناختی)
زبان / زبانآموزی / اندیشه و تفکر / زبان - روانشناسی
اولین مشخصهای که جوامع انسانی را از جوامع جانوری متمایز میکند، استفاده از زبان است. زبان، بخش ضروری هر فرهنگ انسانی و ابزار اجتماعی نیرومندی است که در سنین اولیه کسب میشود. دومین مشخصهی انسان، توانایی حل مسائل پیچیده یا انتزاعی است. اگرچه برخی از حیوانات قادرند مسائل ساده را حل کنند، هیچیک از آنها نمیتواند مسائل مربوط به مکانیابی یا حتی طراحی یک آزمایش روانشناختی را به مرحلهی اجرا بگذارد. در طول قرنها فلاسفه این پرسش را مطرح میکردند که آیا این دو قابلیت به هم مربوطند و اگر مربوطند، ماهیت رابطهی زبان و تفکر چگونه است. عامل دیگر در مطالعهی زبان و تفکر، نقش فرهنگ است. وقتی زبان یک کشور دیگر را مطالعه میکنیم متوجه میشویم که تنها واژهها و دستور نیستند که متفاوتاند، بلکه رسمها و سنتها نیز متفاوتاند. حتی عقاید مربوط به فرهنگ و شیوهی حرف زدن دربارهی زندگی نیز میتوانند متفاوت باشند. دربارهی ماهیت رابطهی زبان و تفکر چهار دیدگاه عمده وجود دارد: زبانی که با آن صحبت میکنیم شیوهی تفکر ما را تعیین میکند یا در آن تاثیر میگذارد؛ شیوهی تفکر، استفاده از زبان را تعیین میکند؛ زبان و تفکر مستقل هستند اما به تدریج در زمان نوباوگی در هم تنیده میشوند؛ و زبان و تفکر مستقل هستند. در کتاب حاضر ضمن تبیین کلیات روانشناسی شناختی و موضوعات مربوط به آن نظیر اهمیت، ویژگیها، و مولفههای زبان و روشهای مطالعهی زبان و همچنین اهمیت تفکر، فرآیندهای تفکر و روشهای مطالعهی تفکر این مباحث مطرح گردیده است: رابطهی بین زبان و تفکر بر اساس سه دیدگاه عمده یعنی فرضیهی نسبیت زبان، دیدگاه پیاژه و دیدگاه ویگوتسکی، جنبههای اجتماعی و فرهنگی زبان؛ فراگیری زبان با تمرکز نهایی روی رشد زبان؛ نظریههای فراگیر زبان؛ حل مساله؛ تصمیمگیری؛ و نحوهی بهبود مهارتهای مقالهنویسی در دانشجویان.