هستی پویا از نظر مولوی
شعر فارسی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد / مولوی، جلالالدین محمدبن محمد، 604 - 674ق. - نقد و تفسیر
شعر مولوی، نمونة عالی فصاحت و بلاغت کلام فارسی است؛ به خصوص مثنوی که از آیات بزرگ شعر و شاعری و فصاحت و بلاغت فارسی است. با این که بیشتر توجه مولوی، درشعر معطوف بر حقایق معانی است، در عالم الفاظ نیز هیچکجا جانب فصاحت را از دست نداده و همهجا برای ادای مقصودش، کلمههای فصیح و اصیل استخدام کرده است. در واقع، مثنوی و دیوان غزلیات، مشحون از تلمیحات داستانی، قرآنی و حدیث است و در آنها موضوعهای مختلفی در فقه، فلسفه، عرفان، تاریخ اسلام، کلام و... را مشاهده میکنیم، که به وسیلة استفادة هنرمندانه از تمثیلها، استعارهها، تشبیهها، تشخیص و انواع مجاز زیباتر و استادانهتر جلوه میکند. در این کتاب، پویایی و زنده بودن هستی، از جمادات گرفته تا مفاهیم و...، از دیدگاه مولوی بررسی شده است. کتاب دربردارندة هشت فصل با این عناوین است: مظاهر طبیعت؛ تجسم جان؛ عشق پویا؛ عقل پویا؛ نفس پویا؛ تشخیص دل؛ تشخیص نی؛ و مفاهیم پویا.