حسن یوسف

حسن یوسف

داستان‌های فارسی - قرن 14

به تپه بالای روستا که رسید، اسبش را نگه داشت. حال سربازی را داشت که یک تنه با لشکری جنگیده و حالا با تنی که آماج تیر و ترکش بود، در آستانه مرگ به پناهگاه رسیده. تنش داغ بود و نفسش به شماره افتاده بود. هوا تاریک و باران بی رحمانه می‌بارید و صدای غرش آسمان و رعد و برق‌های مکرر، حال آشفته سرباز خسته‌جان را آشفته‌تر می‌کرد. ارسلان می‌خواست تا شده برای دقایقی بماند تا شاید کمی ضربان قلبش را که داشت دیوار سینه‌اش را می‌شکافت، آرام بگیرد و نفس تندر هم جا بیاید. همه جا تاریک بود؛ اما خودش خوب می‌دانست که بلد راه است و به راحتی می‌تواند به عمارت برگردد؛ اما هنوز لحظاتی از توقفشان نگذشته بود که صاعقه مهیبی با صدای وحشتناک، جلوی‌های تندر به زمین خورد و حیوان وحشت زده کرد و خودش را از زمین کند و روی دو پا بلند شد.

قیمت چاپ: 0 تومان
نویسنده:

فائزه حبابی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1400

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

558

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786229726020

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف