تولد دانهی برفی به اسم حلما
ابرها - داستان / داستانهای تخیلی / برف - داستان
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در این داستان در یکی از روزهای قشنگ زمستانی، آسمان پر از ابرهایی بود که آماده باریدن بودند. ابر بزرگ هم شروع به باریدن کرد و دانههای برف زیادی از او متولد شدند ولی دانه برف قصه ما میترسید که از ابر بزرگ جدا بشود و محکم به او چسبیده بود.