من کلاهم را میخواهم
داستانهای حیوانات / کلاهها - داستان
کتاب مصور حاضر، داستانی درباره یک کلاه است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «کلاه خرس گم شده است. او از همه درباره کلاهش میپرسد: قورباغه، گرگ، سگ، لاکپشت، مار. اما انگار هیچکس کلاه او را ندیده است، همه نشانیهای کلاه دیگر را به او میدهند. خرسی دلش خیلی برای کلاهش تنگ میشود و ناراحت در جایی دراز میکشد. تا اینکه یکدفعه کلاهش را روی سر سگ میبیند و با خوشحالی به سمت او میدود».