مجموعه داستانی (آوای شیرین)
داستانهای کوتاه
کتاب حاضر دربردارنده داستانی اجتماعی و عاشقانه است. نویسنده تلاش کرده تا با پرداخت مناسب شخصیتها و بیان جزئیات لازم، خواننده را تا پایان داستان با خود همراه کند. در بخشی از داستان میخوانیم: «نگاهش را به من دوخت و در نگاهش ذوب شدم و برای چند ثانیه به هم خیره شدیم در قلبم اتفاقی رخ داد و نگاهم را به دورها فرستادم. آنجا که کوه و آسمان با هم آشتی کرده بودند و نور امیدی در دلم جوانه زد. خیلی زود نگاهش را شکستم. قدرتی برای بازگشت به داخل خانه را نداشتم. کنجکاو شده بودم، قلبم با کوبشی وحشیانه نفسهایم را به قبضه خود در آورده بود. با افکاری به هم ریخته که گویی به جسم و جانم حملهور شده بود سرم را منهدم میساخت.»