پادشاه نیکفرجام
افسانههای عامه
در داستان حاضر، افسانهای عامه برای گروه سنی (ب) روایت میشود. در روزگاران قدیم، بر سرزمین شهریاران، پادشاهی با نام «فرمان» حکومت میکرد. او پسری شجاع و تیرانداز با نام «فرهان» داشت. روزی فرهان در تعقیب آهویی، سر از روستایی درآورد و عاشق دختر زیبایی با نام «یاسمین» شد و با او ازدواج کرد. ثمرة این ازدواج پسری به نام «نیکان» شد. در آن روز یاسمین از فرهان قول گرفت که در غمها و مشکلات و در شادیها هرگز خداوند را فراموش نکند. فرهان نیز پذیرفت. از آن روز به بعد او در معرض مشکلات و امتحانات فراوان قرار گرفت و در نهایت با عمل به قول خود به آسایش و آرامش دائمی رسید.