سرنوشت
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان «سرنوشت»، داستان دو خواهر با نامهای «نگار» و «مریم» است که هر کدام در طول داستان، روایت زندگیاش را از زبان خودش بیان میکند. این داستان در زمان قبل از انقلاب رخ داده است و پایان آن هم به شروع انقلاب و فتح خرمشهر ختم میشود. مریم و نگار که پدر و مادر خود را از دست دادهاند نزد مادربزرگشان زندگی میکنند. پس از مدتی مادربزرگ میمیرد و عموی بچهها آنها را به خانه خودشان میبرد. زنعمو، رفتار خوبی با دخترها ندارد اما «فرید» پسرعمویشان همیشه همراه آنهاست. عمو قصد دارد مریم را برای فرید و نگار برای پسر دیگرش «فرزاد» خواستگاری کند. مریم و فرید یکدیگر را دوست دارند اما نگار هیچ علاقهای به فرزاد ندارد به همین دلیل به خواستگار دیگرش جواب مثبت میدهد و... .