شکارچی انسان
این کتاب، داستان دو باستانشناس به نام دکتر «اویسی» و دکتر «خسروی» است که برای تحقیق دربارة نقشة گنجی که توسط یک ناشناس به دفتر تحقیقات میراث فرهنگی واقع در تهران انداخته شده بود، به آذربایجان میروند. آنها علیرغم دیدن حیوانات عجیب و پیرزنی نورانی که آنها را از رفتن به غار بازمیدارد، خیلی زود وارد غار تعیین شده در نقشة گنج میشوند و با چهل کتیبة طلایی روبهرو میشوند. دکتر اویسی برای تحقیقات بیشتر در غار میماند و دکتر خسروی برای آوردن گروه تخلیه از غار خارج میشود. دکتر خسروی کسی است که در زندگی هدفی جز تامین خواستههای شیطانی نداشته و از هیچ دروغ و خیانت و حسد و انتقامورزی امتناع نکرده است و حتی به نامزد خود «پریسا» خیانت و او را طرد کرده است. او خیلی زود اسیر وسوسة شیطانی کسب ثروت میشود و در حالی که نفس خود را در اختیار اجنه و شیاطین قرار داده است، وارد غار میشود. در غار به طرز عجیبی بسته میشود و اتفاقات عجیب و غریبی درون غار به وقوع میپیوندد که در این کتاب به تصویر کشیده شده است.