کوه خاکستری
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
کتاب حاضر، داستانی است که در سال 2008 اتفاق میافتد. «سامانتا کوفر» شغل موفقی در شرکت حقوقی بزرگی در والاستریت دارد تا اینکه بحران اقتصادی رخ میدهد و «سامانتا» پس از مدتی از کار اخراج میشود باوجوداین او خوششانس است چون کاری در یک موسسه مشاوره حقوقی به او پیشنهاد میشود تا شاید پس از یک سال کار بدون حقوق شانس اندکی داشته باشد تا شغل سابق خود را دوباره به دست آورد. شغل جدید «سامانتا»، او را وارد دنیای خطرناک و تیره معادن زغالسنگ میکند، جایی که قوانین اغلب شکسته میشوند، دستورات نادیده گرفته و مقررات زیر پا گذاشته میشوند. زمین هم از سوی شرکتهای بزرگ زغالسنگ تهدید میشود. در عرض چند هفته «سامانتا» خود را درگیر یک دعوای قضایی مییابد که به پروندهای تبدیل میشود.