فریب
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «آخرین روزهای سرد زمستونی بود، برف سنگینی همه شهر و سفیدپوش کرده بود. برف رقصکنان روی زمین مینشست و منو به یاد هیاهوی کودکی میانداخت، برای اینکه کمتر سرما رو احساس کنم نیمی از صورتمو با شالگردنم پوشوندم».