یقگنوهی (به زبان ارمنی)

یقگنوهی (به زبان ارمنی)

پادشاهی، پسری داشت که همواره از ازدواج کردن امتناع می‌کرد. روزی پادشاه علت را از او جویا شد تا این که دریافت پسرش خواهان ازدواج با دختری است که زاده‌ی پدر و مادر نباشد. پادشاه برای برآوردن این آرزوی پسر به راه افتاد و پس از جست‌وجوی بسیار با پیرمردی روبه‌رو شد. پیرمرد خطاب به پادشاه به رودخانه‌ای که در ساحل آن یک نیزار بود، اشاره کرد و از پادشاه خواست تا یکی از نی‌ها را که از همه زیباتر است، با چاقویی، که تاکنون با آن چیزی بریده نشده، ببرد، سپس آن‌ را به داخل آب بیندازد تا نی به دختری زیبا تبدیل شود. پادشاه نیز با عمل به این گفته‌ی پیرمرد با دختری زیبا با نام "یقگنوهی" روبه‌رو شد. پادشاه با مشاهده‌ی دختر به او گفت که صبرکن تا لباس و پیش خدمت برایت بفرستم. با رفتن پادشاه یکی از کولی‌های منطقه دختر زیبا را خفه کرد و خود به جای او منتظر فرستادگان شاه شد. فرستادگان، با ورود به این نیزار با دختری زشت و سیاه‌رو روبه‌رو شدند. اما در این حال دختر به آن‌ها گفت که مرا آفتاب سیاه کرده است. اما یقگنوهی که پس از مرگ به ماهی و درخت تبدیل شده بود، سرانجام به شکل اولیه‌ی خود درآمد و آن کولی زشت را از پای درآورد و سرانجام با شاهز‌اده ازدواج کرد. داستان "یقگنوهی" به خط کرل و برای گروه سنی "ب" و "ج" به نگارش درآمده است.

قیمت چاپ: 0 تومان
نویسنده:

قازاروس آقایان

تصویرگر:

سوتیک صافاریان

ناشر:

نائیری

زبان:

ارمنی

رده‌بندی دیویی:

398.2

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

16

قطع کتاب:

رحلی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789646479906

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف