عاشقتر، زخمیتر، بخشندهتر
داستانهای فارسی - قرن 14
در این داستان «نیلوفر»، دختر دانشجویی است که قصد دارد با پسری به نام «سهند» ازدواج کند. «آنها دوستان مشترکی دارند که با هم رابطهای صمیمی دارند. یک روز در دیداری دوستانه یکی از دوستان مشترکشان به سهند میگوید که یکی از دوستانشان قصد مهاجرت دارد برای همین برای جایگزینی سهند را پیشنهاد داده است. سهند با ورود به شرکت متوجه میشود که آنها به یک نیروی کار دیگر هم احتیاج دارند، او با نیلوفر تماس میگیرد و او هم استخدام میشود، اما... .