ترانه باران
داستانهای فارسی - قرن 14
ترانه، سالها نورچشمی خانواده میرسلیم بوده و عزیز دل همه! دختر خود ساخته و زیبایی که دل در گرو امیرعلی، پسرعموی کوچک و مغرورش دارد و تمام سالهای عمرش را با خیال در کنار او بودن، سپری کرده است. عشقی دوطرفه که از کودکی در قلب جفتشان ریشه دوانیده و در بزرگسالی بارور شده است؛ اما اکنون که قرار است محبت بینشان ثمرهای شیرین دهد و سقفشان را یکی کند، در عمارت میرسلیم، اتفاق عجیب و پیش بینی نشدهای رخ میدهد...