ساری و آغاز تمدن برنج در مازندران و گیلان
پهنهای را که ما امروزه به نام مازندران و گیلان میشناسیم، قبل از تمدن برنج، قشلاق مردمانی کوهنشین بود که نیمی از سال را در جلگه و در سکونتگاههایی پراکنده به چراندن دام مشغول بوده و باقی سال را در دشتهای کوهستانی طبرستان، رویان و دیلم، در روستاهای کوچک و بزرگ به کشاورزی و دامداری میپرداختند. در زمان سلوکیان و اشکانیان، مردمانی کوچانده شده از هند با آوردن بذر برنج و کشت آن در این منطقه که آب و هوایی مشابه حوزهی برنجخیز رود گنگ داشت، کار کاشت برنج را در فاصلهای نزدیک به دامغان و در بخش جلگهای دریای مازندران و در حوالی ساری و کنارههای رود تجن و دیگر رودخانههای نزدیک آغاز کردند. بر اساس شواهد موجود، کشت و کار برنج بر تاریخ این مردم و فرهنگ آنها و به ویژه زبان مردم کومش، گرگان و مازندران حتی در آهنگ سخن گفتنشان نیز تاثیر گذاشته است. نویسنده در این کتاب نخست سابقهی کشت برنج در جهان و سپس در کنارههای دریای مازندران را بررسی و تاریخچهای از شهر تاریخی دامغان را بیان میکند. سپس شروع کاشت برنج در منطقهی شمالی ایران، سابقهی تاریخی شهرها در این منطقه و برخی واژههای سنسکریت و معادل آنها در زبان مازندرانی را بررسی میکند. وی در پایان تنگهای تاریخی در ساری را معرفی کرده و به حادثهای مهم در تاریخ مازندران ـ سیل قرن چهارم هجری در ساری ـ اشاره میکند و نقشهها و سندهایی مرتبط با آن حادثه را عرضه میدارد. معانی برخی دیگر از واژههای موجود در زبان مردم مازندران پایانبخش کتاب است.