رودخانهای که میرفتیم
در این کتاب، داستانهایی برای مخاطب سنی نوجوان درج شده است. کتاب حاضر، مشتمل بر بیست و سه داستان کوتاه است که برای ردة سنی نوجوان تدوین شدهاند. از جمله داستانهای مندرج در کتاب، میتوان به این عناوین اشاره کرد: بغض شیرین؛ پستوی بنبست؛ معلم جدید؛ رودخانهای که میرفتیم؛ روز اول کار؛ زنگ آخر؛ کبورترهای پدربزرگ و پیله. داستان «رودخانهای که میرفتیم» ماجرای پسر نوجوانی است که در یک بعد از ظهر تابستان برای بازی وارد رودخانهای شده و پایش را شیشه به شدت میبرد. دوستانش او را به درمانگاه میرسانند و مادرش را از ماجرا آگاه میکنند. مادر که برای پرداخت هزینة درمانگاه با مشکل مواجه شده، ناچار غاز مورد علاقة پسرک را فروخته و هزینة درمان فرزندش را میپردازد.