رمق
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر داستانی فارسی را با موضوع فوتبال و هواداری تیم روایت میکند. این رمان قصه جوانی به نام رئوف است که ورزشگاه امجدیه تهران را مأمن تنهایی خود قرار داده است. این رمان در بستر مسابقات فوتبال و جام ملتهای آسیا در سال 1347 روایت میشود و با بازی فوتبال ایران و اسرائیل به پایان میرسد. این همان مسابقه تاریخی است که در ورزشگاه امجدیه برگزار شد و با پیروزی تیم ملی ایران به پایان رسید. نویسنده در این داستان به وضعیت فرهنگی و اجتماعی آن زمان اشاره میکند. این رمان به نقطه عطفی در تاریخ فوتبال ایران و نگرش اجتماعی مردم به فوتبال میپردازد.