نیکمرد برای رسیدن میکوشد
داستانهای فارسی - قرن 14
داستان حاضر روایتگر، ماجرای زندگی جوانی با نام «پویا» است. پویا پسری 32 ساله، انساندوست و منظم است. او پنج سال پیش از دانشکدة برق فارغالتحصیل شده و اینک در یک فروشگاه زنجیرهای غرفهدار است. پویان بدون توجه به نظرات همسرش تصمیم دارد خانة مسکونیشان را بفروشد و از سویی پویا که در فکر پیشرفت و پیدا کردن جایگاه خود در دنیاست با گفتوگو با غرفهداران دیگر چون «ارسلان»، «نیکان»، «احمد» و... سعی میکند افکار خود را دربارة تجارت بالفعل کرده و رؤیاهای خود را جامعة عمل بپوشاند.