گوی بلورین و قصههای دیگر
جادوگری سه پسر داشت که مانند تمام برادرهای دنیا بسیار به یکدیگر علاقه داشتند، اما جادوگر پیر به آنها اعتماد نداشت و میترسید که یک روز قدرتش را از او بگیرند. پس پسر بزرگتر را به عقاب و پسر دومی را به نهنگ تبدیل کرد. اما پسر سوم فرار کرد. او پس از پشتسر گذاردن ماجراهای بسیار توانست طلسم دختر پادشاه را باطل کند و با او نامزد شود و قدرت سحر و جادوی جادوگر را از او بگیرد. و برادرانش را به شکل اولیه درآورد. این داستان تحت عنوان "گوی بلورین" به همراه چندین داستان دیگر در کتاب حاضر به چاپ رسیده است. عناوین دیگر داستانها عبارتاند از: خرگوشک دریایی؛ شاه دزد؛ طبال؛ نگهبان قبر؛ مادر پیر؛ رینک رانک پیر؛ دوشیزه مالن؛ چکمهای از چرم گاومیش؛ و کلید طلایی.