کتاب جنگل
داستانهای تخیلی / افسانههای جدید
«موگیلی»، تمام عمرش را در جنگل زندگی میکرد. «باگرا» ببری بود که روش زندگی در جنگل را به او یاد داده بود. «بالو» نیز دوست دیگر موگیلی بود که گاهی اوقات با او به گردش میرفت. اما خطراتی در جنگل وجود داشت که موگیلی را تهدید میکرد. یک روز یک میمون بدجنس او را دزدید، اما باگرا و بالو او را نجات دادند. یک بار هم «کاآ» که یک مار افعی بود میخواست او را بخورد و باز هم باگرا، او را نجات داد. بعد از آن باگرا از موگیلی قول گرفت که بیشتر مواظب خودش باشد و او هم به قولی که داده بود، عمل کرد. داستان حاضر به دو زبان فارسی و انگلیسی برای کودکان گروه سنی «ب» تهیه شده است.