سبد سفارش شما خالی است!

منظور از خاورمیانه، ایران، افغانستان، ترکیه و کشورهایی است که در شبه‌جزیره‌ی عربستان، شمال آن و دره‌ی نیل واقع شده‌اند. در باب اهمیت این منطقه همین بس، که همه معتقدیم به دلیل موقعیت ژئوپولتیک، هیدروپلتیک، استراتژیک و معنوی از جایگاه برجسته‌ای بهره‌مند است. اما به رغم همه‌ی این امتیازها، آن پیشرفتی که انتظار می‌رود به چشم دیده نمی‌شود. شاید بتوان در یک جمله مشکل را در عدم توسعه‌یافتگی سیاسی و اقتصادی خاورمیانه جست‌وجو کرد. در زمینه‌ی سیاست آمریکا به جرات می‌توان گفت که این کشور تا قبل از جنگ جهانی دوم، نقش و نفوذ گسترده‌ای در منطقه نداشته، که این هم به دلیل فعالیت شدید قدرت‌های اروپایی بود. هدف از نگارش کتاب حاضر، بررسی سیاست آمریکا در خاورمیانه بعد از سال 2000 میلادی است. به عبارتی، رویدادهای اخیر و حضور آمریکا در منطقه، این سوال را مطرح ساخته که، امروز آمریکا با چه هدفی وارد منطقه شده؟ و برای نیل به این اهداف به چه خط مشی‌هایی متوسل گردیده است؟. نگارنده نخست به معرفی مختصات و ویژگی‌های خاورمیانه پرداخته، و این که سیاست‌های آمریکا از چه زمانی در منطقه آغاز شده و وجود چه منافعی در منطقه این حضور را توجیه می‌کند. سپس سیاست و خط مشی آمریکا را بیان کرده، و در نهایت نشان داده است که عملیات تروریستی چگونه امنیت ملی آمریکا را به مخاطره انداخت و از آن‌جا که از دید مقامات آمریکا عامل تهدید در خاورمیانه قرار داشت، این کشور با اتخاذ چند خط مشی سعی در رفع این تهدیدات نمود.