مجموعه کامل قصههای بهرنگ
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
در یکی از شبهای تابستان، گربة سیاهی از آن طرف دیوار و گربة سفیدی از این طرف دیوار سرشان را به زیر انداخته و سلانهسلانه میآمدند. در وسط دیوار کلة آنها به هم خورد و هر دو کمی عقب رفتند و نشستند و به هم زل زدند. هرکدام از آنها از دیگری میخوست که از سر راهش کنار برود، اما هیچکدام حاضر به این کار نبودند. آنها ساعتها با پنجولهایشان یکدیگر را زخمی میکردند و به هم بد و بیراه میگفتند. آن دو سرگرم دعوا بودند که کسی از پای دیوار آب به رویشان پاشید. هر دو دستپاچه شدند و زود برگشتند و هرکدام از راهی که آمده بودند، فرار کردند. مجموعة حاضر، حاوی، داستانهای کوتاه فارسی است که با عنوانهای زیر به چاپ رسیده است: ماهی سیاه کوچولو، اولدوز و کلاغها، کچل کفترباز، بینام، عادت، قصة آه، موش گرسنه، به دنبال فلک و....