دو تپلو
داستانهای حیوانات
این کتاب، داستانی کودکانه درباره «همکاری کردن و مغرور نبودن» است. روزی روزگاری یک اسب آبی تُپلو توی نیزار یک ماشین کهنه پیدا میکند. بعد دوستش فیل را صدا میکند تا به کمک او بتواند ماشین را از نیزار خارج کند، آنها در تلاش بودند که دوست دیگرشان خرگوش به آنها بپیوندد، اما... .