سهشنبهی قرقی
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
در «سهشنبة قرقی» راوی مدتهاست از حاجآقا جمالی 50 هزارتومان طلبکار است. او یک روز سهشنبه با رفتن به مغازة حاجآقا جمالی برای گرفتن طلبش موفق میشود که سی و هشت هزار تومان آن را دریافت کند. آنگاه راوی راهی خانه میشود و در راه پیرمردی را میبیند که قفسی با 64 گنجشک دارد. او پس از چانه زدن بر سر قیمت تمام گنجشکها با قفس، آنها را به 33 هزار تومان میخرد و سپس در قفس را باز کرده و تمام گنجشکها را آزاد مینماید. آنگاه سمت پیرمرد آمده و پولهایی را که پیرمرد در حال شمارش بوده میقاپد. راوی در پایان داستان میگوید: «کل اسکناسهای سبز را از تو دستش قاپیدم و دنده را چاق کردم و قرقی شدم به راه. در این مجموعه 11 داستان کوتاه فراهم آمده که نخستین آنها «سهشنبة قرقی» نام دارد. عناوین دیگر داستانها عبارت است از: صدا؛ گوسالة دخترباز؛ کلاغپر؛ مثل همیشه؛ بیسند؛ حکایتی دیگر؛ وارونه؛ بوی مرگ در جنگل؛ خطای سوم؛ و نخستین امضا.