کره اسب سادهلوح
داستانهای اسپانیایی - قرن 20م.
کتاب حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در این داستان بر فراز کوهستان و در کنار جنگل، گلهای از اسبهای وحشی زندگی میکردند. رئیس گله اسبی زیرک و قویهیکل با یالی سفید و چشمهایی سیاه و براق به نام یار بود. یار فرزندان زیادی داشت که همه مورداحترام دیگر اسبها مادیانها و کرهاسبهای گله بودند، چون روزی، رئیس جدید گله از میان فرزندان یار برمیخاست و فرمان میراند. کوچکترین پسر یار، شبی که قرص کامل و زرد ماه در آسمان میدرخشید، به دنیا آمد.