خرافات، تحجر، و نوگرایی دینی
انسانها در برخورد با واقعیتها و مشکلات رفتارهای متفاوتی نشان میدهند؛ گاهی در ترس و وحشت خودساخته به خرافات پناه میبرند، گاهی از جهل و نادانی نوع بشر استفاده کرده و با فریب و نیرنگ، توهمات و خیالات باطل و عقاید نامعقول را رواج میدهند، به طوری که به مرور زمان این خیالات و خرافات برای مردمانی زودباور و معتقد، عادت شده و به عنوان هنجاری معنوی و امری مقدس و قطعی در بین تودة عوام تثبیت میگردد. اگر آدمها قواعد مشخصی برای ادارة تمام امور زندگی خود در اختیار داشتند یا بخت همیشه با آنها یار بود هرگز به خرافات روی نمیآوردند. اما اغلب به مشکلاتی برمیخورند که قواعد موجود پاسخگوی آنها نیست، در نتیجه غالبا سخت زودباور بوده و به خرافات روی میآورند. کتاب حاضر مروری بر وقایعی تاریخی است که در آن مستبدان و حاکمان منحرف با استفاده از جهل و نادانی دیگران، انحرافات عقیدتی و فکری و قشرینگری و تحجر را ترویج کردهاند؛ جاهلان و حاکمانی که از دین، تفسیر سطحی و ظاهری داشتهاند. برخی از موضوعات کتاب عبارتاند از: طالبان، تخریب مدارس جدید در تهران، وضعیت اولیة سینما در ایران، انقلاب مشروطه و برداشتن شیخ فضلالله نوری، و نوگرایی دینی و اندیشة دکتر علی شریعتی.