شاید در دوزخ دری مخفی به بهشت باشد
فیلمنامهها
این فیلمنامه روایت زندگی مرد ثروتمندی به نام «شهرزاد» است که خانوادة خود را در یک گروگانگیری از دست داده است. او برای یک هفته به مهمانپذیر «اباتر» میرود. شهروز با کولهای پر از پول به جنگل میرود و در دو گودال، پولهای خود را مخفی میکند. او روزی با گلناز دختر جوان ده، به محل پولها میرود و ماجرای زندگی خود را برای او تعریف میکند و به او میگوید که این پولها برای تمامی اهالی ده تا آخر عمر کفایت میکند. اما به شرطی به آن پول دست مییابند که یک نفر را بکشند. او از گلناز میخواهد که این موضوع را به اهالی ده بگوید. شهروز میخواهد میزان مقاومت آنها را در برابر این وسوسة بزرگ بسنجد.