سبد سفارش شما خالی است!

در قصة «آندروکلس و شیر» می‌خوانیم «آندروکلس»، بردة بی‌نوایی در روم باستان بود که یک روز از دست ارباب ظالم خود به جنگل فرار کرد. او در جنگل به شیری که در پنجه‌اش خاری فرو رفته بود برخورد کرد و خار را از پنجة شیر درآورد. بعد از آن، آندروکلس و شیر با هم دوست شدند. یک روز چهار سرباز آندروکلس را در جنگل پیدا کردند و توانستند دستگیرش کنند. شیر را هم بستند و هر دو را به میدان شهر بردند تا به خاطر فرار آندروکلس از دست ارباب، او را مجازات کنند و مبارزة او را با شیر ببینند. اما از آنجایی که شیر و آندروکلس با هم دوست بودند، رفتاری دوستانه با هم داشتن که این باعث حیرت همه شد. بعد از آن شیر به جنگل برگردانده شد و آندروکلس نیز به عنوان مردی آزاد در روم زندگی کرد. مجموعة حاضر مشتمل بر داستان‌های کوتاه و آموزنده از نویسندگان مختلف برای کودکان است. از جمله عنوان‌های داستان‌ها می‌توان به غاز طلایی، بندانگشتی، علی‌بابا و سفرهای گالیور اشاره کرد. کار و کوشش، دوستی، قدردانی، و بخشش از موضوع‌های این داستان‌ها است.