تیتی و چشمقوری
داستانهای فارسی - قرن 14 / داستانهای کودکان و نوجوانان
در داستان «تیتی و چشمقوری» تیتی دوست دارد چشمهایش مانند خالهقوری بزرگ باشد. به همین دلیل عینک شنا زده است. مادرش به او یاد میدهد که نباید فکر کند که چشمهایش شبیه خاله قوری بزرگ باشد. همچنین به او میگوید که نباید با دستهای کثیف دست به چشمانش بزند و اگر مژهها بلندتر از حد معمول باشند چقدر برای ما مشکل ایجاد میکنند. در این کتاب مصوّر، نگارنده در قالب داستان آموزنده و تربیتی اطلاعاتی را دربارة مواظبت از چشمها به کودکان گروه سنی (ب) آموزش میدهد.