سبد سفارش شما خالی است!

مجموعة حاضر حاوی داستان‌های کوتاهی با عناوین «انعکاس»، «آیدا»، «صدایی که هرگز شنیده نشد»، «عجله کار شیطونه» و «رویای شیشه‌ای» است. در خلاصة داستان رویای شیشه‌ای می‌خوانید: «الهه» در 13سالگی بر اثر حادثه‌ای معلول شده و ویلچرنشین می‌شود. او در جوانی در آموزشگاه کامپیوتر با «مهدی بهادری» مسئول نمایشگاهی می‌شوند. آن دو با رفتارهای صمیمانة خود به عشق موجود بین خود اعتراف می‌کنند. با آمدن «ثریا»، دوست دیرینة الهه و حرکات دلبرانة او، مهدی جذب او می‌شود و علیرغم ظاهرسازی ثریا سرانجام حقیقت برملا می‌شود و در شبی جشن نامزدی مهدی و ثریا به گوش الهه می‌رسد و او تمامی رویاهای خود را بربادرفته می‌بیند.