حسن کچل و بیماری همهگیر
افسانههای عامه / داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، جلد هفتم از «قصههای حسنکچل» و داستانی از افسانههای عامه است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. «حسن» پسری از روستاهای آذربایجان بود. چون مو نداشت، به «حسنکچل»، معروف شده بود. «حسنکچل» هوش زیادی داشت و با کمک هوش خود بسیاری از مشکلات مردم روستا را حل میکرد. در این داستان صدای خروس خانه «حسنکچل» گرفته بود. «حسن» متوجه شد که خروس بدجوری سرفه میکند. او تصمیم گرفت این مسئله را با مادرش در میان بگذارد.