قصههای وقت خواب
داستانهای کوتاه انگلیسی - قرن 20م. - ادبیات نوجوانان
در روزگاران قدیم پسری به نام "اراشیماتارو" زندگی میکرد. او عصر یک روز تابستان پس از ماهیگیری کنار ساحل قدم میزد که چشمش به لاکپشت درماندهای افتاد که به پشت افتاده بود و به او کمک کرد. صبح روز بعد لاکپشت نزد اراشیما آمد و برای تشکر او را با خود به قصر پدرش به زیر دریا برد. در آنجا لاکپشت به شاهزاده خانم زیبایی تبدیل شد و با اراشیما ازدواج کرد. سه روز بعد اراشیما که برای پدر و مادرش احساس دلتنگی کرد برای دیدن آنها به ساحل آمد، اما کمی بعد متوجه شد که در خشکی سیصد سال گذشته است. در این میان اراشیما جعبهای را که شاهزادهخانم به او داده و توصیه کرده بود باز نکند بر اثر حواسپرتی باز کرد و کمی بعد به یک درنا تبدیل شد. شاهزاده خانم او را در آسمان دید و دانست که همسرش هرگز به قصر مرجانی پدرش در زیر دریا باز نمیگردد. این داستان تحت عنوان "قصری مرجانی زیر دریا" به همراه چندین داستان دیگر در مجموعۀ حاضر به چاپ رسیده است. عناوین برخی از داستانها عبارتاند از: معمای خرگوش کوچولو؛ گردنبدی از قطرههای باران؛ غول سنگدل؛ پسری با دو سایه؛ دختر و تمساح؛ کیک مستطیلی پادشاه؛ دختر کوچک و عروسک فسقلی؛ و چطور بامبو کوچولو فیل شد.