بدو، ماه پیشانی ... بدو
کتاب مصور حاضر داستان زندگی پسری است به نام((ویلی)) که همراه با پدربزرگش در مزرعه کوچکی اقامت دارد .((ویلی)) در کارهای مزرعه از قبیل کشت سیبزمینی به پدربزرگ کمک میکند .آنها زندگی شاد و سادهای دارند تا این که با بیماری پدربزرگ که مردی است فعال و شاداب همه چیز تغییر مییابد .معاینات دکتر((اسمیت)) نیز نتیجهای نمیبخشد، اما((ویلی)) همراه با سگ باوفایش((ماه پیشانی)) سعی دارد، پدربزرگ را به ادامه زندگی امیدوار سازد .یک شب((ویلی)) کنار تخت پدربزرگ نشسته بود و برایش سازدهنی میزد .پدربزرگ که طی سه هفته هیچ کلمهای بر زبان نیاورده بود ناگهان لب به سخن گشود و ....