سبد سفارش شما خالی است!

کتاب مصوّر حاضر دربردارندة داستانی آموزنده برای گروه سنّی (ب) است. در این داستان آمده: در یک جنگل زیبا، هیزم‌شکن پیری با همسر و هفت فرزندش زندگی می‌کرد. پسران هیزم‌شکن بسیار تنبل و شلوغ بودند و هیچ کاری جز شیطنت و خراب کاری انجام نمی‌دادند. روزی که هیزم‌شکن در جنگل مشغول کار بود، پسر حاکم از آنجا عبور می‌کرد. پیرمرد از حلوایی که همسرش برایش درست کرده بود به پسر حاکم تعارف کرد. پسر حاکم که از حلوا خوشش آمد، به پیرمرد گفت که فردا از همین حلوا برایش بیاورد. امّا شیطنت پسران برای پیرمرد دردسر درست کرد و آن‌ها را برای جبران اشتباه خود به تلاش واداشت.