سیره سیاسی معصومان (ع) در عصر حاکمیت
نگارنده در کتاب حاضر نخست به تحلیل عملکرد و رفتارشناسی حاکمان معصوم (ع) در عرصهی سیاست و حکومت و سپس به بررسی روش و سیرهی سیاسی ایشان در تعامل با سه گروه مردم، کارگزاران حکومت، و گروههای سیاسی مخالف پرداخته است. وی خاطرنشان میسازد: "دیدگاه معصوم (ع) به سیاست، نگاهی توحیدی و الهی است. نگاهی که بر ارزشهای الهی و معنوی تکیه دارد. در این رویکرد، کسب قدرت و تشکیل حکومت به خودی خود نه مطلوب است و نه با هر وسیله و ابزاری مشروعه میشود . مطلوب بودن آن را باید در نقش ابزاری آن جستوجو کرد. ابزاری که به کمک آن بتوان انسان را در راه رسیدن به کمال دنیایی و آخرتیاش یاری رساند. در این صورت اگر این ابزار تحت شرایطی نتواند چنین هدف والایی را تحقق بخشد، مطلوب نخواهد بود و در حقیقت انگیزهای برای دستیابی به آن نیز وجود نخواهد داشت. اگر پیشوایان معصوم، همچون سیاستمداران ناهل و باطل آن عصر، فقط دستیابی به قدرت و تشکیل حکومت را مطلوب خویش میپنداشتند از امکان تحقق آن هدف بیبهره نبودند... با وجودی که آنان خود را منتخبان الهی و شایستهترین افراد در تصدی مسئولیت حکومت و زمامداری امت میدیدند و بارها با ادله و استدلال این واقعیت را به مردم گوشزد میکردند اما هرگز آنان را در پذیرش این حقیقت مجبور نمیساختند... برای آنان، اهلیت و صلاحیت در واگذاری مسئولیتهای حکومتی به افراد بسیار دارای اهمیت بود. از آنجا که دیدگاه آنان به مسالهی سیاست و حکومت بر پایهی حفظ ارزشها و پیروی از سیاستی الهی بود، در حقیقت کارگزاران نیز موظف میشدند تا با همین حرکت کرده و نحوهی رفتار خود را با مردم و افراد تحت حکومت خویش تنظیم کنند؛ در غیر این صورت مورد مواخذه و بازخواست قرار میگرفتند... در بررسی سیره سیاسی معصومان با مخالفان معارض، با دو نوع رفتار متفاوت مواجه میشویم: یک) رفتار با سران انحراف و بزرگان راه ضلالت و گمراهی است. کسانی که با عمل و آگهی و بهرهگیری از انگیزههای جاهطلبانه و دنیاخواهانه جمعی را به وادی ضلالت میکشانند. برخورد حاکمان معصوم با این گروه، برخوردی قاطع و شدید پس از ارشاد و نصیحت آنان بود. دوم) رفتار با معارضان گمراهی است که تحت تاثیر روسا و بزرگان خویش از روی ناآگاهی و جهالت به وادی ضلالت کشانده میشوند. در این قسمت معصومان در آغاز میکوشیدند تا از راه موعظه و روشنگری آنان را از عمق توطئه مطلع سازند شاید از این ناآگاهی و جهالت بیرون آیند و خود را از گرداب فلاکت و بدبختی نجات دهند".