ویترین
کتاب حاضر مشتمل بر داستانهای کوتاهی با این عنوانهاست: «ویترین»، «انگار چیزی کم بود»، «چه میشد اگر»، «شب چله»، «شهریة مریم»، «قهقهه»، «مقاومت، «همراه»، «هویت» و «آینه». در داستان «ویترین» آمده است: خانمی هر روز مانکن مدی را در ویترینی مشاهده میکند که نور آبی رنگی به آن تاباندهاند. با زحمت فراوان مبلغی پول جمعآوری میکند تا مانکن را خریداری کند. صاحب مغازه با این تقاضا مخالفت میکند و متعاقب آن اتفاقات دیگری رخ میدهد.