قصهها و بچههای سرزمینهای دور: پیشکش زمستانی و چهار قصه دیگر
در کشور روسیه در زمانهای دور، «ایوان»، جوان سادة روستایی، همراه با مادربزرگ خود در کلبهای چوبی زندگی میکرد. یک سال محصول تابستان به دلیل سرما در آغاز فصل بهار بسیار کم شد، به همین دلیل آنها در زمستان با گرسنگی مواجه شدند. در این شرایط ایوان به لطف دانایی، بخشش و مهربانیاش توانست از پادشاه پیشکش دریافت و به مردم فقیر نیز کمک کند. این داستان تحت عنوان «پیشکش زمستانی» به همراه چهار داستان دیگر تحت این عناوین در مجموعة حاضر به چاپ رسیده است: پدرم فقط برای من، مرغ باران، خلیفة لکلک، و دیالو. مخاطبان کتاب گروه سنی «ب» هستند.