ایمان و پرورشگاه
اثر حاضر داستان پسری است بهنام سعید که نویسنده ضمن شرح سرگذشت او ماجرای زندگی حسین ـ دوست سعید ـ را نیز بیان میکند .طی تصادفی در جاده شمال، پدر سعید، جان خود را از دست داده و مارش مفقود میشود .عموی سعید، او و خواهرش منیژه را به پرورشگاه میبردـ خانوادهای متمکن سرپرستی منیژه را بر عهده گرفته و او را نزد خود میبرند .سعید در پرورشگاه با حسین آشنا میشود .حسین به او کمک میکند تا عمویش را پیدا کند، به امید آنکه بتواند حقوق از دست رفتهاش را پس بگیرد، ولی تلاش آنها بی نتیجه میماند .پس از گذشت چند سال حسین راهی خدمت سربازی شده ولی در آنجا به علت زد و خورد به قتل میرسد .سعید در پرورشگاه با یوسف درگیر میشود و پس از زخمی کردن او فرار میکند .او در حین فرار با خانواده هوشنگ آشنا میشود و در شرکت او استخدام میگردد .یک سال بعد هوشنگ میمیرد و سعید با همسر او ـ زری ـ ازدواج میکند .آن دو روزگار را به خوشی سپری میکنند تا اینکه ...