خال هندی
مجموعهی حاضر از شش داستان کوتاه با این عناوین، فراهم آمده است: "شاه کلید"، "رنگ خون"، "دلفین"، "خال هندی"، "دفتر جعفر چرخی" و "تیغ و ترنج". برای نمونه در داستان "رنگ خون"، "خلیل" که سالها پیش خانوادهاش را بر اثر حادثهای از دست داده، اکنون نزد خانوادهی دوستش فرید زندگی میکند و با او در کارگاه صندوق سازی، مشغول به کار میشود. او که مدتهاست وسوسهی سفر به دبی را در سر دارد به دلیل نداشتن پول کافی برای سفر یک روز که سوار بر موتور فرید است، او را با بند پوتین خفه کرده و به سمت محل گاوصندوق کارگاه میرود، اما سرانجام بازداشت میشود.