بهای جان: روایت زندگانی شهیدان محمدمهدی، محمدصادق و حسین تقوی
تقوینصرآبادی، محمدمهدی، 1344 - 1360 / تقوینصرآبادی، محمدحسین، 1332 - 1361 / تقوینصرآبادی، محمدصادق، 1346 - 1361 / جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - شهیدان - داستان
حسین چند لحظهای به گوشی خاموش خیره شد. توی نگاهش نوعی مات ماندن و بهت زدگی بود. میخواست فکری برای دستپاچگیاش کند و آنچه را شنیده بود مثل غذایی سنگین و گلو گیر قورت دهد و هضم کند. گوشی را چنان آرام گذاشت که انگار می هراسید دوباره از خواب بپرد و کارش را از سر بگیرد. قیافهی معصوم محمد صادق جلوی چشمانش آمد، صورتی بچه گانه که هنوز محاسنش سبز نشده بود! چشمانش را در تاریک و روشن اتاق بست. انگار چیزی راه گلویش را گرفته بود. صدای گریه مادر در گوشش قطع نمیشد و چهره اندوهگینش از جلوی چشمانش کنار نمیرفت.